وان فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

وان فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

مجموعه آثار نمایشی شکسپیر ( جلد 3 )


» :: مجموعه آثار نمایشی شکسپیر ( بشره 3 )

آنچه به احسان پایان پذیرد نییک است : دختر پادشاه را معالجه باده کند و در ازای آن می خواهد همسر یکی از درباریان جوان شود .

هاملت : همون شاهزاده ای عمو و مادرش قاتلین پدرش هستند .

کلوخ انداز را پاداش سنگ است : دوک مردی را بدل خود می آهسته و به صورت پنهانی مراقب اعمال اوست و او می خواهد پسری که با دختری رابطه داشته است را بکشد .  
تریلسو کرسیدا : در جنگ حرف تروا برای پس ستاندن هلن اتفاقات رخ می دهند تریسلو و کرسیدا دو دلداه هستند و کرسیدا دختری است که سوگند وفاداری به عشقش را خورده .

اتللو : جنگجوی تاریکی که حرف دختر بسیار زیبایی به نام دزدمونا ازدواج می کند ولی بعد به او مشکوک می شود .

لیرشاه : امارت که دو بنت چاپلوسش را گرامی داشته و دختر صادقش را ترک می کند .

مکبث : سردار جنگی که افتخارات زیادی کسب کرده اما در پی پست شاهی حتی از راه اشتباه است .

آنتونی و کلئوپاترا : نیک همون عشق معروف آنتونی و کلئوپاترا را در قالب نمایش در آورده .

تیمون آتنی : اسم اسراف کاری که در زمان تهیدستی دوستانش ترکش می کنند .

کوریولانوس : سپاهی دلیری که نخوتش موجب نفرت مردم است .

پریکلس : شاهزاده به خواستگاری بکارت باده رود که راز وحشتناکی دارد .

سیمبلین : شاه می خواهد به سمت زور دخترش را به سمت عقد ناپسری اش درآورد اما دختر قبلا با پسر فقیری ازدواج کرده و شاه شوهر او را تبعید می کند .

صفت : اسم که روزی توسط برادرش از جاه و مقام دور شده اکنون کشتی شاه و برادرش را دچار طوفان می نماید .

حکایت شتا : در مورد پادشاهی که به همسر بی گناهش شک می کند و او را خیانتکار می نامد .

نظرم دقیق تالی همون بشره قبل هست . ازپاافتاده کننده باده شه و تکراری . شاید به درد این بخوره که اگر کتابخونه دارید هر دو جلد را برای خودتون بخرید و هر قید وقت یک بار که دلتون هوای درسی خوانی کرد برید سراغ یکی از نمایش ها . تنها مساله هم این حیات که در وسط های کتاب تعدادی از نمایش ها دیگه موضوع عشقی توش کمرنگ می شد و به جنگ و نبرد بیشتر می پرداخت .

 

اقبال های زیبایی از کتاب

از این لحظه به سمت بعد دیگر باب دنیا هیچ چیز ارزشی ندارد و همه چیز بازیچه ای بیش نیست .

 

به سمت مرور دوران نسبت به آنچه اغلب واهمه داریم نفرت پیدا می کنیم .

 

روزی که دیگر وجود نداشته باشم اندک از عالم و همه چیز خواهم حیات .